دیکشنری
داستان آبیدیک
full blood
fʊl blʌd
فارسی
1
عمومی
::
نژاد خالص، همخون، از نژاد اصیل
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FULGURITE
FULGUROUS
FULHAM
FULIDAL
FULIGINOUS
FULIGINOUS FLATNESS
FULL
FULL ABSORPTION COSTING
FULL ACCRUAL METHOD
FULL ADDER
FULL AGE
FULL ALIVENESS
FULL AS A TICK
FULL BACK
FULL BLAST
FULL BLOOD
FULL BLOODED
FULL BLOWN
FULL BODIED
FULL BODY HARNESSES
FULL BOTTOMED
FULL BREASTED
FULL BRIMMED
FULL BROTHER
FULL CONSOLIDATION
FULL COURT PRESS
FULL COVERAGE
FULL DISCLOSURE PRINCIPLE
FULL DRESS
FULL DRIVE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید